روایت جواد طباطبایی از ملاقات چند زن ایرانی با رئیس جمهور فرانسه
ژورژ مالبرونو، خبرنگار روزنامۀ فیگارو، به نقل از منبعی در کاخ الیزه، گزارش داد که دفتر ریاست جمهوری فرانسه مایل نبود برنارـ هانری ‌لوی، نویسندۀ فرانسوی و چهرۀ رسانه‌ای مشهور در جریان دیدار امانوئل ماکرون با گروهی از زنان مخالف حکومت ایران در عکس‌ها دیده شود.
جواد طباطبایی استاد دانشگاه و پژوهشگر ایرانی، در کانال تلگرامی خود “یادداشت ها و جستارها” نوشت: در هفته‌ای که گذشت، خبرگزاری‌ها گزارش کردند که چند تن از بانوان ایرانی به دعوت رئیس جمهور فرانسه در کاخ الیزه با او دیدار کرده‌اند. برای کسانی که خبرهای سیاسی را اندکی جدّی‌تر، و کمی بیشتر از ظاهر خبرها، دنبال می‌کنند، بویژه با توجه به شخصیت سخت گمنام بانوان دیدار کنندۀ ایرانی در فرانسه، این گزارش شگفت می‌نمود. رسانه‌های فارسی عکس‌هایی نیز از این دیدار منتشر کردند که اصل خبر را تأئید می‌کرد. 
 
آن‌چه در رسانه‌های فارسی‌زبان بازتاب چندانی پیدا نکرد این بود که طرف دعوت کنندۀ این بانوان در فرانسه شخصی به نام برنار‌ـ آنری لِوی بود و هم‌او ترتیب ملاقات با رئیس فرانسه را داده است. خبرنگار روزنامۀ فرانسوی فیگارو، که در جریان این دیدار بود و گزارشی نیز از آن تهیه کرده بود، اعلام کرد که کاخ ریاست جمهوری مایل نبود برنارـ آنری لوی در عکس حضور داشته باشد. 
کیف پارچه‌ای تبلیغاتی + تحویل سریع | ایران بگ

گزارش یورو نیوز فارسی چنین است: «ژورژ مالبرونو، خبرنگار روزنامۀ فیگارو، به نقل از منبعی در کاخ الیزه، گزارش داد که دفتر ریاست جمهوری فرانسه مایل نبود برنارـ هانری ‌لوی، نویسندۀ فرانسوی و چهرۀ رسانه‌ای مشهور در جریان دیدار امانوئل ماکرون با گروهی از زنان مخالف حکومت ایران در عکس‌ها دیده شود.» 
 
اگر نیازی به دلیلی برای مشکوک بودن اصل دیدار وجود داشت، می‌شود گفت: از آسمان نازل شد. کسانی مانند من، که در دهۀ شصت و هفتاد سدۀ گذشته دانشجوی دانشگاه پاریس بوده‌اند، به خوبی می‌دانند که مشکوک‌تر از این شخص، حتیٰ در فرانسه، وجود ندارد.
 
لوی از یهودیان متولد الجزیره و از دانشجویان دانشسرای عالی پاریس است. او در دورۀ دانشجویی از شاگردان مائویست لوئی التوسر و شارل بتلهایم بود. او از آن پس از مائویسم به سوسیالیسم گروید و به رهبر حزب سوسیالیست فرانسه، فرانسوا میتران، نزدیک شد و در شمار نزدیکان او درآمد، اما شگفت این‌که سال‌ها پس آن از نیز اعلام کرد که حزب سوسیالیست تمام شد و باید منحل شود! 
 
در دهۀ هشتاد، لوی، با گروهی از همفکران خود، از مائویسم به راست، و در مواردی، به راست افراطی گرایش پیدا کرد و گروه دست راستی «نوفیلسوفان» را ایجاد کرد. در جریان انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، در 2014، او از نامزد راست لیبرال، نیکلا ساکوزی، حمایت کرد، اما با شکست او در انتخابات مناسبات حسنۀ خود را فرانسوا اولند، نامزد حزب سوسیالیستی که قرار بود منحل شود، حفظ کرد و در 2015 گروهی از کردها را به ملاقات همین اولند برد. 
 
از معجزات او، به عنوان تحلیلگر مناسبات بین‌المللی، این بود که پیش‌بینی کرده بود که رفراندوم برای خروج انگلستان از اتحادیۀ اروپا شکست خواهد و در انتخابات 2021 امریکا نیز پیش‌بینی کرده بود که دانلد ترامپ پیروز خواهد شد. در 2107، دانشگاه اسرائیلی بار ایلان برای «سهم مؤثری که او در بیش از چهل سال برای تحقّق آرمان مردم و ملّت یهود» داشته دکترای افتخاری به او داد. او پیشتر نیز همین درجه را از دو دانشگاه تل آویو و اورشلیم نیز گرفته بود. 
 
از شاهکارهای لوی در سیاست عملی تشویق دولت فرانسه برای فراهم کردن مقدمات سقوط قذافی بود و اعلام کرد که در این جنگ «من وفاداری به نامم، به صهیونیسم و اسرائیل را هم‌چون پرچمی به دوش کشیدم.» لوی از آن پس نیز تأکید کرد که با شرکت در بحران لیبی «به فکر منافع اسرائیل بوده است». لوی یکی از میلیونرهای فرانسوی و مالک هفت شرکت مالی و ادارۀ املاک است.  
 
از لوی کتاب‌های بسیار و نیز چند فیلم و نمایشنامه انتشار یافته که با گذشت زمان اقبال خوانندگان به آن‌ها روز به روز کمتر شده است. شخصیت‌های علمی مهم فرانسه بر آنند که نوشته‌های او انباشته از اشکالات، جعلیات و بدفهمی‌های بسیار است و نباید او را جدّی گرفت.
 
یکی از فاجعه‌بارترین بی‌دانشی او در فلسفه آن بود که با استناد به کتاب فیلسوفی به نام ژان‌ـ باتیست بوتول انتقادهایی را به فلسفۀ کانت وارد کرده بود، اما نمی‌دانست که چنین فیلسوفی وجود ندارد و ساختۀ یکی روزنامه‌نگاران کَنار آنشنه – هفته‌نامه‌ای طنز فرانسوی – است.
 
معجزات برنار‌ـ آنری لوی اندک نیست؛ آن‌چه گفتم یک از هزار بود. لوی مردی هزار چهره است، اگرچه در سال‌های اخیر اهمیت خود را از دست داده و، به نوشتۀ یکی از روشنفکران فرانسوی، ذکر خیر او «مایۀ انبساط خاطر در محافل» دوستان است! این لوی برای ما اهمیتی ندارد، اما بسیاری از ایرانیان – مانند این بانوان هموطن – که از فرط جاه‌طلبی در سیاست با بلاهت پهلو می‌زنند نمی‌دانند که آدم مجانی با مکرون – و پیشتر با پُمپئو و بسیاران دیگر – دست نمی‌دهد و عکس نمی‌گیرد. 
 
من می‌دانم که جاه‌طلبی برخی از این بانوان مانند طاعون است که – به تعبیر زیبای یک رجل سیاسی ایتالیایی – تنها می‌توان از آن فرار کرد. این یادداشت ناچیز را برای جوانان وطن می‌نویسم که بدانند کسانی که «آدم‌های خنده‌دار» دست آنان را می‌گیرند و در دست مکرون می‌گذارند، شاید، هدف‌هایی را دنبال کنند که جوان ایرانی را از چاله درآورد و در چاه بیفکند! 

دیدگاهتان را بنویسید