احمد زیدآبادی در یادداشتی با عنوان «استاد باستانی مرحوم دعایی و ۲ روز مرخصی کذایی» در روزنامه اعتماد نوشت:

🔹در سال ۸۸ چون سه باره گذارم به زندان افتاد، زنده‌یاد استاد محمد ابراهیم باستانی‌پاریزی به صرافت افتاده بود که لازم است برایم کاری انجام دهد. استاد باستانی از صاحب‌منصبان جمهوری اسلامی فقط مرحوم سید محمود دعایی را مناسب و شایسته پیگیری کاری در حوزه مربوط به قدرت و سیاست می‌دانست و در هنگام بروز مشکلی در این زمینه فقط به او مراجعه می‌کرد. 

🔹او با لحنی گلایه‌مندانه به آقای دعایی می‌گوید: شما نمی‌خواهید برای این جوان همشهری‌مان کاری انجام دهید؟ مرحوم دعایی دست به کار می‌شود تا از هر طریقی شده مرخصی چند روزه‌ای را برای من ترتیب دهد.

🔹به‌رغم دو وثیقه سنگینی که خانواده‌ام به درخواست قاضی پیرعباس برای آزادی موقتم تا هنگام قطعی شدن حکم، به مراجع قضایی سپرده بودند و کوچک‌ترین ترتیب اثری نیز به آن داده نشده بود، جعفری‌دولت‌آبادی با پیش کشیدن امکان فرارم در طول مرخصی، از آقای دعایی ضمانت سفت و سختی را برای مرخصی دو روزه‌ام مطالبه می‌کند و برای محکم‌کاری خواستار کشیدن چکی چند صد میلیونی از طرف او می‌شود!

دیدگاهتان را بنویسید