سمت و سوی سیاست خارجی فراجناحی در گفت وگو با حسین جابری انصاری

هدفگیری اصلی سیاست خارجی باید تثبیت/تداوم قدرت منطقهای ایران باشد
با ستیزه دائمی، اقتصاد ملی/توانایی نظامی ایران دچار فرسایش/فروپاشی تدریجی می شود
در سایه تحریم، سقف پرش کشور محدود است
🔹اصل این که شما کشور را برای یک توافق معطل نکنید، منطقی و عقلانی است؛ اما کارکرد این سیاست هم یک حدی و سقفی دارد؛ نمیتوانیم انکار واقعیت بکنیم که بسترهایی از مسائل بینالمللی بهویژه در عرصه اقتصادی به هم تنیده و بههمپیوسته است.
🔹به یک مسئله اساسی در ذیل برجام توجه نشد که از غفلتهای بزرگ سیاستورزی ما در ایران بود. همزمان که نیروهای مستشاری ایران به فرماندهی شهید سلیمانی در پاسخ به دعوت دولت سوریه در این کشور حضور یافته و نقشآفرینی می کرد، همه قدرتهای بینالمللی توافق هستهای را با ما امضا کردند.
🔹مفهوم برجام در لحظهای تاریخی که شما در حال ستیزه در منطقه هستید این بود که همه قدرتهای بینالمللی به سمت به رسمیت شناختن ایران آمده و شما را بهعنوان یک بازیگر مشروع در عرصه منطقه ای/ بین المللی به رسمیت شناخته اند. اما ما در داخل، برجام را به موضوع دعوا/ستیزه تبدیل کردیم.
🔹برای تثبیت و تداوم قدرت فراهم شده خود در منطقه باید به سمت مجموعهای از توافقات منطقهای و بینالمللی برویم تا پروسه تبدیل قدرت به اقتدار طی و قدرت ایران از موقتی و داخل پرانتز بودن، خارج شود. این سلسله توافقات فضای تنفسی منطقهای و بینالمللی ایران را خواهد گشود.
🔹سویه ستیزه ای قدرت، استثنایی بر قاعده است و ادامه آن به شکل دایمی یعنی فرسوده شدن. یکی از دلایلی که به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر شد،گرفتاری در بحران و باتلاق افغانستان و فرسایش شدید قدرت نظامی و البته به موازات آن مجموعه بحران های اقتصادی و اجتماعی و مسائل دیگرش بود.
🔹در سیاست داخلی و خارجی ایران باید به این قاعده بنیادی توجه داشت. تداوم همیشگی سویه ستیزه ای سیاست و قدرت، به فروپاشی قدرت ایران خواهد انجامید./جماران