فرهاد عشوندی در خبرآنلاین نوشته است:

🔹باران پودری می‌بارد، خیابان سنگ فرش منتهی به حافظیه که از دل باغ حافظیه با آن کاج‌های هرس شده و نارنج‌های کهن سال پوشیده است پر از مسافرانی‌ست که خود را به حوالی حضرت حافظ رسانده‌اند، به لسان الغیب تا آخرین ساعات سال ۱۴۰۲ را شاید با تفالی به فالش و خواندن فاتحه‌ای بر مزارش و دمی خلوت کردن بر گوشه‌ای از مجموعه آرامگاهش بگذرانند. اما جلوی در مردی کت و شلواری با ریشی کادره و عینکی بر چشم مدام این جمله را تکرار می کند:«تعطیل است. انشالله فردا صبح ساعت ۸!»

🔹این ساعت یعنی دو ساعت بعد از تحویل سال. اما چرا؟ همان آقا توضیحش را مدام تکرار می‌کند:«خب حق دارند. پارسال باز گذاشتند، جمعیت تا شیشه‌های مقبره را هم شکاندند و کم نمانده بود بزنند سنگ‌های مزار و آن ستون گنبدی بالایش را هم خرد کنند. وقتی مردم رعایت نمی‌کنند، معلوم است این‌ها هم مراسم نگیرند.»

🔹یکی با لهجه شیرازی پاسخش را می‌دهد:«آخه عقل کل، ساعت ۸ باز کنند، ازدحام که بیشتر می‌شود. آن وقت خراب نمی‌کنند؟» یکی دیگر پشت سرش می‌گوید:« اصل مشکل این است که نگذارند مردم سال تحویل سر مزار حافظ باشند. بابا بگذارید مردم خوشی کنند.»

دیدگاهتان را بنویسید