اگر وزیر صمت یا هر مسئول دیگری می‌گوید، تحریم‌های شکست خورده، صادرات نفتی و غیر نفتی رشد داشته و اقتصاد کشور در حال پیشرفت است، نتیجه طبیعی باید کاهش تورم، کاهش نرخ ارز، خودرو و طلا، مسکن، اجاره بها و البته قیمت مواد غذایی باشد

فاطمی امین
در حالی‌که اسب سرکش دلار به سرعت به جلو می‌تازد و دیروز (دوشنبه) نقطه تاریخی ۵۰۰ هزار ریال (۵۰ هزار تومان) را لمس کرد، سیدرضا فاطمی امین وزیر صمت، در گفت وگوی تلویزیونی از شکست تقریبی تحریم‌ها سخن گفت.

به گزارش فرارو، فاطمی امین، مدعی شد: از اول سال جاری تا کنون ۶۰ هیأت تجاری آفریقایی و ۳۰ هیات از روسیه به ایران آمده‌اند. در سال جاری ۱۲ بار با اتحادیه اوراسیا مذاکره انجام گرفته است. تعداد رایزن‌های اقتصادی از ۵ به ۱۸ رسیده است. او از افزایش صادرات غیر نفتی به بیش از ۵۰ میلیارد دلار سخن راند و افزود: «اشتغال صنعتی در پاییز امسال بیش از ۸ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بوده که در سال‌های گذشته بی نظیر بوده است.» و، اما در مهم‌ترین بخش وزیر صمت تاکید کرد: «به هر طریق انتقال پول با تهاتر و روش‌های دیگر انجام می‌شود و تقریبا تحریم‌ها را شکست داده‌ایم.»

فاطمی امین با قاطعیت از پیشرفت‌ها و دستاورد‌ها گفت. از شکست تقریبی تحریم تا رشد بخش صنعت و صادرات غیر نفتی. شنیدن اظهارات فاطمی امین چنان امیدآفرین است که باید هر ایرانی‌ای از خشنودی اشک شوق بریزد. آمار‌هایی فوق‌العاده از پیشرفت و توسعه اقتصاد کشور؛ آن‌هم در میانه تحریم‌های ظالمانه آمریکا و اروپا. اما شاید شما هم همانند من (نگارنده این متن) نه تنها از آمار‌های وزیر صمت خشنود نشدید بلکه این پرسش برایتان مطرح شد، «اگر اظهارات سیدرضا فاطمی امین درست است، چرا وضعیت زندگی من چنین است؟ چرا هر روز فشار تورم برایم بیشتر قابل لمس است؟ چرا هر روز فاصله‌ام با رسیدن به حداقل‌های زندگی عادی بیشتر و بیشتر می‌شود؟ چرا دخل و خرج یک ساله‌ام با خرید ارزان‌ترین خودروی داخلی در مدل‌های پایین آن نیز هم‌خوانی ندارد؟ و ده‌ها سوال دیگر از این قبیل در ذهنم متبادر می‌شود. همین سوالات منجر شد که در ادامه نوشتار حاضر دو کلمه حرف حساب با آقای وزیر داشته باشیم.
آثار شکست تحریم‌ها کجا هستند؟

انگار در فضایی دوقطبی گیر افتاده‌ایم. در یک قطب با تجمیعی از آمار‌های مثبت مواجه هستیم که همه چیز را ایجابی معرفی می‌کند و در قطب دیگر، زندگی روزمره خود و دیگر شهروندان را می‌بینیم که با آمار‌ها نمی‌خواند. گویی یک جای کار می‌لنگد؛ یا آمار‌ها درست نیستند یا این‌که این «منِ نوعی» هستم که توان درک حقیقت را ندارم.

اینجا معیار قضاوت بر دو مبنا خواهد بود؛ یکی رجوع به آمار رسمی دولتی و دیگری رجوع به ادراک و احساس عمومی. معیار سنجش صدق و کذب بودن گزاره پیشرفت، شکست تحریم و رشد اقتصادی، وارد شدن به جدل‌های بی‌پایان لفظی و کلامی نیست. برکسی پوشیده نیست که آوردن آمار‌های بی‌شمار از پیشرفت اقتصادی و بهبود اوضاع، تا چه اندازه می‌تواند آسان باشد. گویی در دو سال اخیر نیز بار‌ها مقام‌های دولت سیزدهم آمار‌های بسیاری را پیرامون پیشرفت‌های دولت در حوزه‌های مختلف، به ویژه اقتصاد ارائه کرده‌اند. هر گاه هم نقدی بر عملکرد آن‌ها وارد شده، بلافاصله این آمار‌ها بر سر منتقد کوبیده شده است. حتی در بسیاری از موارد منتقدان به کذب و دروغ‌گویی نیز متهم شده‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید