✍🏻مهرداد خدیر

🔹هرچند شاید چنین به نظر رسد که در بیست‌و‌نهمین سال‌گرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان، نکتۀ ناگفته و نانوشته‌ای باقی نمانده اما هنوز می‌توان دربارۀ او گفت و نوشت خاصه هر بار که باور به اقدامات گام به گام و تدریجی جدی‌تر شده است.  نزد دوست‌داران و موافقان او نماد اسلام اعتدال‌گرا، اصلاح‌جو و بهبود‌خواه بود که سکۀ سیاست را دارای دو‌رو می‌دانست: هم ستیز و هم سازش. هرچند از رهبر فقید انقلاب نقل می‌کنند در واکنش به سازش‌کار خواندن او به کسی – احتمالاً به کنایه و طعنه – گفته بود: «اگر سازش‌کار بود با من سازش می‌کرد!»

🔹مهم‌ترین انتقاد دکتر کریم سنجابی، دبیرکل جبهۀ ملی ایران به او این بود که چرا پیش‌نویس قانون اساسی را به همه‌پُرسی نگذاشت درحالی‌که آیت‌الله خمینی و مراجع ثلاث قم آن را امضا کرده بودند و بر تشکیل مجلس مؤسسان اصرار ورزید که در عمل به خبرگان انجامید و پیش‌نویس دست‌خوش تغییرات عمده و اصل «ولایت فقیه» به آن افزوده شد.

🔹دین‌داری بازرگان بی‌غل و ‌غش و حتی بی‌آمیزش با جلوه‌های دیگری چون عرفان و فلسفه بود. چندان که اگرچه اهل مطایبه بود و در گزارش‌های تلویزیونی دوران نخست‌وزیری حکایت ملانصرالدین هم نقل می‌کرد اما سخن خود را با شعر نمی‌آراست و به همین خاطر خیلی‌ها تعجب کردند چرا دکترعبدالکریم سروش به‌عنوان سخن‌ران مراسم گرامی‌داشتِ او در حسینیۀ ارشاد در بهمن ۱۳۷۳ انتخاب شده است.

دیدگاهتان را بنویسید