✍️احمد زیدآبادی

🔹اسرائیل در هر جنگ و درگیری نظامی با دیگران، سیاستش معمولاً این بوده است که با اعلام “سانسور نظامی” مانع اطلاع‌رسانی رسانه‌های داخلی در بارهٔ اهدافِ مورد اصابت و تلفات وارده به نظامیان و غیرنظامیان خود شود. در هر جنگ و عملیات نظامی فقط سخنگوی ارتش از حق اطلاع‌رسانی برخوردار بود و او هم به صورتی کاملاً مدیریت شده اطلاعات محدودی را در اختیار افکار عمومی قرار می‌داد و بخصوص از افشای دقیقِ تلفات انسانی خودداری می‌کرد.

🔹در جریان عملیات توفان الاقصی اما این رویه کاملاً معکوس شده است. رسانه‌ها پیشگام انتشار صحنه‌های تکان‌دهنده‌ای از اجساد رها شده در خیابان‌ها و اعلام تلفات انسانی و مادی جنگ شده‌اند و مقام‌های سیاسی نیز پی در پی آمارهای مربوط به شمار کشته‌ها و زخمی‌ها و اسیران اسرائیلی را به طور فزاینده بالا می‌برند.

🔹این تغییر رویه به نظرم غیرعادی است و بنا به استراتژی و برنامهٔ جنگی خاصی صورت می‌گیرد.
در این ماجرا، به خلاف موارد گذشته، اسرائیل نمی‌خواهد “اقتدار و شکست‌ناپذیری” مورد ادعای برخی از سرانش را به رخ بکشد، بلکه به عکس، در پی ترسیم سیمایی مظلوم و ستمدیده از خود و چهره‌ای بی‌رحم و داعشی‌صفت از حماس است.

🔹به عبارت دیگر، سیاست تبلیغاتی اسرائیل در برابر عملیات توفان الاقصی، معرفی مجموعهٔ سازمان حماس به عنوان داعش جدید است تا بدین وسیله اقدام برای نابودی و ترور رهبران آن را مشروع و قانونی جلوه دهد.

🔹در این سیاست تبلیغاتی، اسرائیل تاکنون موفق بوده است و هواداران و مخالفان حماس، هر کدام با انگیزه‌های متفاوت با کمک به وایرال صحنه‌های خشونت‌آمیز عملیات، به هدف اسرائیل یاری رسانده‌اند.
این وضعیت به گونه‌ای است که من حتی نسبت به جنبهٔ غافل‌گیر کنندهٔ عملیات کمی دچار تردید شده‌ام!
همه چیز عجیب و غیرعادی به نظر می‌رسد./کانال تلگرام نویسنده

دیدگاهتان را بنویسید