🔹چند روز قبل زوج جوانی وارد یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده شده و وقتی مقابل قاضی نشستند زن جوان بی‌مقدمه گفت آقای قاضی من بعد از ۶ ماه زندگی مشترک به پنهانکاری همسرم پی بردم و حالا طلاق می‌خواهم.

شیما ناگهان رو به همسرش کرد و گفت:

🔹مگر موقع ازدواج تو به من نگفتی من تنها دختری بودم که به او پیشنهاد ازدواج دادی و قبل از من هرگز با هیچ دختری آشنا و دوست نبودی و به خواستگاری هیچ دختری نرفته بودی؟ آقای قاضی من الان متوجه شدم این آقا قبل از من با ۶ دختر دیگر دوست بوده و به همه هم همان حرف‌ها و وعده‌هایی را که به من داده، گفته بود. باور کنید اگر از روز اول همه چیز را رک به من گفته بود این همه شوکه نمی‌شدم و ناراحت نبودم اما الان دیگر به حرف‌هایش اعتماد ندارم.

دیدگاهتان را بنویسید