فلاحت پیشه: ایران، قربانی تبانی روسیه با دیگر بازیگران می شود
فلاحت پ توصیهام این است که برای دومین بار منافع ملی ایران تحت شعاع روسیه قرار نگیرد. از زمانی که روسیه در حال آمادهسازی مقدمات حمله به اوکراین بود تا یک سال و نیم پیش که جنگ شروع شد، منافع ملی ایران تحت شعاع مسائل داخلی روسیه قرار گرفت. اجازه ندهیم که بار دیگر منافع ملی کشور قربانی یک چالش درونی در داخل روسیه شودیشه گفت:
عصر روز جمعه 23 ژوئن، روز شورش «یوگنی پریگوژین»، فرمانده ارتش خصوصی واگنر علیه پوتین بود که تا همین چند وقت پیش، تحت فرمان او در لیبی، سوریه و اوکراین میجنگیدند.
نوع تحولاتی که در روسیه در حال شکلگیری است، نتیجه بخشی از راهبردهای جاه طلبانه پوتین است
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم در تحلیل خود از آنچه در روسیه رخ داده، گفت: «توصیهام این است که برای دومین بار منافع ملی ایران تحت شعاع روسیه قرار نگیرد. از حدود دو سال پیش، یعنی زمانی که روسیه در حال آمادهسازی مقدمات حمله به اوکراین بود تا یک سال و نیم پیش که جنگ شروع شد، منافع ملی ایران تحت شعاع مسائل داخلی روسیه قرار گرفت.»
وی درباره لزوم عدم ورود ایران به مسئله داخلی روسیه عنوان کرد: «نوع تحولاتی که در روسیه در حال شکلگیری است، نتیجه بخشی از راهبردهای جاه طلبانه پوتین است که قابل پیشبینی بود. یعنی وقتی گروهی تشکیل میشود که از میان کسانی که سابقه جرائم سازمان یافته دارند، عضوگیری میکند و در تحرکات سیاست خارجی پیش برآورد جاهطلبیهای پوتین است، به طور طبیعی امکان برقراری ارتباط فرماندهی با چنین گروهی سخت است.»
فلاحتپیشه ادامه داد: «ما دیدیم که پریگویژین در طول چند ماه اخیر بارها رفتارهای پرخاشگرانهای را شکل داد یعنی ابتدا این موضوع را مطرح کرد که دولت روسیه مزد کافی به نیروهایش نمیدهد، در گام دوم این اعتراض را مطرح کرد که پشتیبانی لجستیکی و تجهیزاتی از نیروهای او صورت نمیگیرد و در مرحله سوم دیدیم که عملا یک کودتا را در دستور کار قرار داد و پشت جبهه روسیه را خالی کرد که این در تاریخ تحولات روسیه هم مسبوق به سابقه است؛ در تحولاتی که در سال 1917 میلادی در داخل روسیه شکل گرفت بخش اعظم اروپا را که در طول جنگ جهانی اول تسخیر کرده بود را واگذار کرد، از جنگ خارج شد و به مسائل داخلی پرداخت.»
ممکن است پوتین رفتار مشابه بلشویکها در سال 1917 را پیش گیرد
این تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه درصورت حل نشدن چالشهای داخلی روسیه در کوتاه مدت، پوتین چه رفتاری را ممکن است در پیش گیرد، گفت: «ممکن است پوتین رفتار مشابه بلشویکها در سال 1917 را پیش گیرد یا به عبارتی دیگر سیاست خارجیاش را فدای چالشهای داخلیاش کند.»
فلاحتپیشه در پاسخ به اینکه آیا میتوان از تحولات داخلی روسیه را یک “کودتا” نامید، مطرح کرد: «تحولاتی که شکل گرفته معنایش کودتا نیست؛ چراکه کودتا در راس فرماندهان نظامی کشور علیه سیاستمداران حاکم صورت میگیرد و اگر بخشی از فرماندهان عالیرتبه روسیه کنونی همراه شوند، حرکت شورشی او تبدیل به یک کودتا میشود. به نظر من اقدام گروه واگنر یک شورش مسلحانه و یکی از خطرناکترین شورشهایی است که ممکن است علیه یک کشور صورت گیرد چراکه این گروه به بالاترین سطح از تجهیزات تهاجمی مجهز و از نیروهایی برخوردار است که سابقه جنایت سازمانیافته را دارند که یک ترس و رعب را در جامعه ایجاد میکنند. در طرف مقابل هم، پوتین علاوه بر ضعف در پشتوانه داخلی، در عرصه سیاست خارجی هم با چالش جنگ اوکراین مواجه است که بخش اعظم دنیا، به ویژه دنیای غرب، در مقابل او قرار گرفتهاند.»
وی افزود: «اگر مصاحبههای شش ماه قبل بنده را مورد توجه قرار دهید، یک جملهای را همیشه تکرار میکردم مبنی براینکه گروه واگنر کماکان ارتباطی را هم با دولت اوکراین و هم با دستگاههای اطلاعات کشورهای غربی، به ویژه آمریکا دارد و همین باعث شده است که یک لابی پنهانی داشته باشد. این لابی درحدی است که کشورها هیچ وقت حاضر نشدند که گروه واگنر را در زمره گروههای حامی تروریسم یا ذیل اخطار قرمز قرار دهند. تنها در برخی موارد واگنر را ذیل اخطار نارنجی، که اخطار سطح دوم و مربوط به جنایان سازمان یافته است، قرار میدادند.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «اگر واگنر ذیل اخطار گروه اول قرار میگرفت، مقرراتی همچون مقررات EFT یا محدودیتهای سیاسی شاملش میشد ولی وقتی اکنون که ذیل جرائم سازمان یافته قرار گرفته، مقررات پالرمو شاملش میشود.»