قیمتگذاری دستوری چگونه تعادل قیمتها را برهم میزند؟
🔹قیمت گذاری دستوری در مقابل قیمت تعادلی، باعث ایجاد یک رانت اولیه میشود.
🔹این رانت اولیه، به طور طبیعی باعث می شود که افراد بیشتری (که در حالت عادی متقاضی کالا نیستند) وارد بازار شوند، تا بتوانند از این شکاف قیمتی کسب سود کنند. از سوی دیگر، قیمت گذاری دستوری عمدتا به ضرر عرضه کننده است.
🔹در کنار این بازار، طبیعتا یک بازار ثانویه یا بازار سیاه ایجاد میشود که قیمتهای نزدیک به بازار در آن شکل میگیرد. هر شوک قیمتی، باعث افزایش قیمت در بازار ثانویه و افزایش شکاف با قیمت گذاری دستوری می شود.
🔹در این شرایط افرادی که می توانند تقاضای خود را با عرضه قیمتهای دستوری تامین کنند به یک رانت ارزشمند دست پیدا میکنند.
🔹این در حالی است که اگر قیمت تعادلی را قبول می کرد، شاید بسیاری از تقاضای کاذب وارد بازار نمیشد و قیمتهای تعادلی نسبت به آن چه در بازار ثانویه شکل می گرفت، در سطح پایینتری قرار داشت.
🔹این موضوع ساده در بسیاری از موارد دیده میشود و یکی از موضوعاتی که اقتصاددانان تاکید میکنند که باید از قیمتگذاری دستوری عبور کرد این است که خود قیمت، تنظیمگر عرضه و تقاضا میشود.
🔹اما سیاستگذاران برای حل مساله تورم، به جای توجه به ریشه های شکلگیری تورم، به دنبال قیمت گذاری و تنظیم تقاضا با قیمتهای تعیین شده هستند و این سیاست نیز نتوانسته از یک سو تنظیم عرضه و تقاضا و هم مهار قیمتها شود./ دنیای اقتصاد