✍️بهروز گرانپایه

🔹 «نامه‌ای به آسمان»، تازه‌ترین مجموعه شعر استاد شفیعی‌کدکنی در ارشاد گیر کرده و مدیرکل توسعه کتاب و کتابخوانی گفته که برای بررسی و صدور مجوز چاپ، جلسه هیئت‌نظارت برگزار خواهد شد.

🔹ممیزی کتاب گرچه مقوله تازه‌ای در عرصه فرهنگ و ادب ایران نیست اما دامنه شمول آن مدام در حال گسترش بوده است. گویی در مسیر تحقق آن‌چه در قالب طنز و مطایبه در افکار عمومی و در فضای رسانه‌ای در مورد سانسور گفته می‌شود، پیش می‌رویم. اینکه کم مانده تا اشعار حافظ، سعدی و دیگر بزرگان شعر و ادب فارسی نیز در چاپ‌های جدید خود دچار سانسور شوند.

🔹من که خودم چه در زمینه ترجمه کتاب، چه مجموعه شعر، طعم تلخ ممیزی را اندکی چشیده‌ام، مواردی را مشاهده کرده‌ام که اگر سانسور نمی‌شد، مشکلی ایجاد نمی‌کرد؛ چون نه نفی و انکار بود، نه توهین و بی‌احترامی، و نه خلاف اخلاق و شرع. بااین‌حال چرا همچنان شاهد سختگیری‌های غیرقابل توجیه و غیرقابل دفاع در چاپ و انتشار کتاب به‌خصوص شعر، آن‌هم مجموعه یک استاد معتبر؛ متفکر و پژوهنده در عرصه ادبیات کلاسیک و معاصر ایران‌زمین هستیم؟

🔹ناشناس و محرمانه‌بودن نام ممیزها، البته امکان ارزیابی دقیق از میزان سواد، شناخت، تخصص و صلاحیت آن‌ها را دشوار می‌کند. اما وقتی نتیجه بررسی‌ها و نظر آن‌ها در مورد یک کتاب، ملاک و معیار قرار می‌گیرد؛ مشخص می‌شود که عموماً پیشنهادهای حذف یا اصلاح ارائه‌شده ناشی از بدفهمی یا کم‌سوادی است.

🔹اگر ساختار بوروکراتیک و نیروی انسانی دولت کنونی و میزان کفایت و کارآمدی آن را که در همه حوزه‌ها مشکل، مسئله و بحران ایجاد کرده است، در نظر آوریم، سپردن مجموعه شعر یک استاد مسلم شعر و ادب فارسی به ممیزی در کلاس سایر متخصصان این ساختار، امر غریبی نیست. این، شدت تأسف و غلظت فاجعه است که افزون‌تر از همیشه است.

دیدگاهتان را بنویسید