🔹یکی از شاهدان گفته بود که هنگام عبور از اتوبان دیده که یک خودروی ٢٠٧، پسر جوان را زیر گرفته و گریخته است.

متهم در این باره گفت:

🔹 قتل کجا بود. همه‌چیز یک حادثه بود. بهروز خودش از ماشین پرت شد بیرون و تمام. از مدت‌ها قبل با هم کل‌کل داشتیم. او می‌خواست ثابت کند قدرتش از من بیشتر است اما اینطور نبود. او هیکل درشتی داشت و دلش می‌خواست همه از او حساب ببرند.

🔹ما سوار ٢٠٧ بودیم و در خیابان دور می‌زدیم که متوجه شدیم بهروز با دوستانش که سوار بر یک ون بودند در تعقیب ما هستند. باور کنید بالای ٢٠ نفر داخل ون بودند! آنها چاقو، قمه و شمشیر داشتند و تهدیدمان می‌کردند. سپس به ماشین ما کوبیدند که هردوخودرو چپ کردند! همان موقع بهروز از پنجره ون به بیرون پرت شد در حالی که ما هم آسیب دیدیم. سپس پیاده شدیم و ماشین‌مان را به حالت اول برگرداندیم و از آنجا رفتیم.

🔹این نخستین باری است که دستگیر می‌شوم. من پولدارم و خانواده ای آبرودار و تحصیلکرده‌ای دارم. تا به حال پایم به کلانتری باز نشده است. دوستانم که دستگیر شده‌اند هم آدم‌حسابی هستند. باور کنید خیلی زود بی گناهی ما ثابت خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید