✍️مصطفی فقیهی

🔹راه پیش‌رفت را خوب آموخته‌اند. با بیان اظهارات سوپرشاذ، وایرال می‌شوند، بودجه می‌گیرند و تشکیلاتی برپا می‌کنند؛ در مرحله‌ی بعد، لابی می‌کنند که به تلویزیون بروند، لازم شد شیرینی هم می‌دهند تا این راهکار قطعیِ تعالی و ترقی -ولو پُرهزینه- عملی شود.

🔹حالا که به تلویزیون راه یافتند، در برنامه‌ی زنده، لاطئالات و اراجیف خود را تکرار می‌کنند و بل، مهملاتی نو می‌بافند -که هر چه سخیف‌تر، بُرّنده‌تر و مستوجب رشد بیشتر است- و همان اراجیف و ترهات را در تیراژ وسیع‌ در فضای مجازی توزیع می‌کنند.

🔹اینک، اینان تبدیل شده‌اند به یک چهره‌ی رسمیِ در «مدار»! و از این پس، مدعی هر چیزی خواهند شد. و عجیب نیست اگر فردا، ردای نمایندگی مجلس به تن کرده و ایدئولوگ نظام ‌شوند.

🔹ایرانِ ما هم‌اینک، در مرکز یک حادثه‌ی وخیم در وطن هستیم؛ و در حال نظاره‌ی برهه‌ای نو در تندروی‌ها و کج‌روی‌های افراطیون. و سربرآوردن بی‌اعتقادترین و بی‌اصالت‌ترین نوعِ آدمیان! که از موجودات میان‌مایه‌ای چون جلیلی، رسیده‌ایم به بی‌مایه‌ترین و بد خصلت‌ترین پدیده‌های عالم بشریت و نوکیسه‌ترین تازه از راه رسیده‌های بی‌هنر که حتی برخلاف اسلاف خود، حفظ ظاهر هم نمی‌کنند! و تظاهر نمی‌کنند به اخلاف و خصائل و خصائص نیک!

🔹جماعتی که در تخیل خود هم، فکر نمی‌کردند روزی حتی در مسجد محل هم سخنران باشند و کانون توجهات! که در محل و حتی خانه و خانواده‌ی خود هم، صاحب اثر باشند. باید ببینیم این خطر بزرگ را، و جدی بگیریم این‌ اندیشه و نظریه‌ی هول‌ناکِ جبهه‌ی پایداری را که «مملکت واس ماس! کُلی‌ش باس ماس! هر کی هم غیر این فکر می‌کند، جمع کند و برود!».

🔹حق اظهارنظر، حق زندگی و بالندگی و حق ریخت و پاش و دست‌اندازی به بودجه‌های هزاران میلیاردی، تنها برای این دسته‌ی قلیل است و حق نفس برای مابقی، مشروط است به همراهی یا خاموشی!

دیدگاهتان را بنویسید