این داستان: زنی جوان، مکشفه و لباسی بدن نما

🔹چشم‌های چند پسر نوجوان، به جایی خیره شده. امتداد نگاه‌شان را پیدا می‌کنم؛ زنی جوان در خیابان، مکشفه و با لباسی بدن‌نما. از نگاه حسرت‌آمیزشان می‌خوانم که نه‌فقط چشم‌های‌شان سیر نمی‌شود، بلکه در درون‌شان، غوغایی از هوس جنسی برپا شده.

🔹مردکی بی‌رگ و بی‌غیرت نیز به‌عنوان شوهر، در کنار آن زن راه می‌رود.

دیدگاهتان را بنویسید