✍️مریم رحیمی

🔹نسل زِد یا نسل زی یا زومرها، نسلی هدفمند، اجتماعی ولی خودمختارند که نمی‌توانند نسبت به محیط اطراف خود بی‌تفاوت باشند. این نسل متعهد به ارزش‌های اخلاقی خود و بی‌تفاوت به کلیشه‌های فرهنگی، نگاهی واقع‌بینانه و عمل‌گرا به آینده دارند.

🔹آنها می‌دانند چه می‌خواهند و مصمم به دنبال آن می‌روند. ولی از نگاه خودشان آنها نسل بی‌پولی هستند که از یک‌سو تحت تاثیر هجوم افسردگی در جوامع مدرن قرار دارند و از سوی دیگر آینده‌ای مبهم در سایه تغییرات اقلیمی، هزینه‌های سرسام‌آور زندگی و کمبود مسکن در انتظارشان است.

🔹نسلی که جامعه او را عجول و کوته‌فکر تصور می‌کند ولی در واقع نسلی بسیار هوشیار، آگاه و متمرکز بر اهداف خود است.

🔹عمده تفاوت نسل زد با نسل‌های قبلی از آنجا نشات می‌گیرد که نسل‌های پیشین با رسانه‌های مرکزی بزرگ مانند تلویزیون رشد کرده‌اند که یک تیم کامل برای آن تولید محتوا می‌کرد و کنترل آن را در دست داشت.

🔹یک نسل قبل از نسل زد یعنی نسل هزاره باید زمان زیادی را صرف یافتن محتوای مورد علاقه خود در دنیای اینترنت می‌کردند اما با ظهور شبکه‌های اجتماعی الگوریتمی، نسل زد این امکان را پیدا کرد که به آسانی به هر محتوایی که دوست داشته باشد، دسترسی پیدا کند.

🔹برخی معتقدند این نسل چون مطالعه نمی‌کند، نسل آگاهی نیست اما برخی معتقدند این نسل دنبال آگاهی است اما از ابزارهای متفاوتی استفاده می‌کند.

🔹نسل زد این امکان را دارد که آزادانه به هر محتوایی که دوست دارد، دسترسی پیدا کند اما لزوماً محتوای مورد علاقه خود را از کتاب نمی‌گیرد. زومرها اگر مایل به تماشای محتوای سرگرم‌کننده باشند به تیک‌تاک می‌روند و چنانچه مایل باشند یک ویدئوی آموزشی تماشا کنند، به یوتیوب مراجعه می‌کنند.

🔹از سوی دیگر، الگوریتم‌ها به شکل مداوم محتوایی که این نسل دوست دارد را به او نشان می‌دهند. به همین دلیل است که اگر اکسپلور اینستاگرام فردی را که علاقه‌مند به فوتبال است بررسی کنید، متوجه می‌شوید بیشتر محتواهایی که اینستاگرام به او نشان می‌دهد، مربوط به فوتبال یا ورزش‌های دیگر است.

🔹این همان نقدی است که می‌توان به نسل زد و نسل‌های بعدی داشت. زی‌ها همواره با محتواهایی سروکار دارند که دوست دارند آن را ببینند و بشنوند. آنها به ندرت شانس این را دارند که با محتوایی متفاوت‌تر از آنچه فکر می‌کنند، به‌طور تصادفی آشنا شوند.

🔹این درست است که حضور پررنگ گوشی‌های هوشمند و اینترنت، باعث شده نسل جوان کمتر از نسل قبل کتاب بخواند و مطالعه کند. زومرها ترجیح می‌دهند اطلاعات مورد نیاز خود را در شبکه‌های اجتماعی دریافت کنند و این امر باعث ایجاد گره‌های اطلاعاتی می‌شود.

🔹بر اساس نظر دنیس مک‌کوایل که بنیان‌گذار نظریه مخاطب فعال است، همزمان که در جهانی سرتاسر با داده‌های یک‌جانبه مواجه هستیم، داده‌ها مانند یک گلوله برفی به مغز ما تراوش نمی‌کند بلکه این ما هستیم که بر اساس بستر فرهنگی و نیازهای خود، این داده‌ها را گلچین کرده و به بخش خودآگاه مغز خود می‌رسانیم.

🔹سوژه ایرانی با ساختن یک «ما»ی توهمی، ایدئولوژیک و مبتنی بر فانتزی، به شکلی ناخودآگاه سعی می‌کند از نشانگان یا سمپتم خود لذت ببرد. او ابتدا سرش را پایین می‌انداخت و برای نمونه، از اینکه «در کار گروهی ضعیف است» وجدان معذب می‌شد، اما حالا سرش را بالا می‌گیرد و باافتخار درباره «ضعف در کار گروهی» جوک نیز می‌سازد و قاه‌قاه به آن می‌خندد.

🔹ژانر خلقیات محصول این لذت‌جویی توهمیِ از جنس فانتزی است. در این فرآیند، نه‌تنها صفات و خلقیاتی توهمی در سازوکاری روان‌اجتماعی و بستری زبان‌شناختی، فرهنگی و تاریخی به این سوژه تحمیل شده، نه‌تنها این سوژه این خلقیات را درونی کرده و آن را به یک ژانر تبدیل کرده است، نه‌تنها از وجود آن لذت می‌برد، بلکه از منظر جامعه‌شناختی آن را واجد کارکردی نیز می‌بیند.

🔹قرار است این «ما»ی توهمی خلأهایی را پر کند و موجب تشفّی و التیام دردها و آلامی شود که محصول ناکامی‌های این جماعت است؛ ناکامی‌هایی که به‌صورت تروماهایی جمعی خود را بر این جماعت نشان داده و روان جمعی ایشان را جریحه‌دار کرده و به‌شکلی تاریخی، نسل‌به‌نسل از طریق فرآیند جامعه‌پذیری انتقال یافته است./تجارت فردا

دیدگاهتان را بنویسید