نه باج نه دلهره، گناه فرشته دلشوره دارد!
🔹 سریال «گناه فرشته» شیوهای متفاوت در روایت یک داستان جنایی و مهیج پیش گرفته است و آن را میتوان تلاشی برای تغییر ذائقه مخاطب تعبیر کرد.
🔹 «گناه فرشته» با وجود یک داستان جنایی اما بیش از «خون» و شوک، «حس» در قابهایش جریان دارد و در آن شاهد نوعی از «دلشوره» هستیم که گویی جایگزین «دلهره» شده.
🔹مخاطب «گناه فرشته» مدام در معرض قضاوت و پیشبینی برای کاراکترها قرار میگیرد اما عدم قطعیت در اتفاقات بعدی، زمینهساز بروز دلشوره برای آنها میشود.
🔹کارگردان در این سریال باحوصله درحال واکاوی درونیات شخصیتهای داستان خود است و در این مسیر، اصراری بر بهرهگیری از چرخشهای ناگهانی و یا تزریق شوکهای تصنعی به خط داستانی خود ندارد
🔹 سکانس تصادف مانیا در مقابل دادگاه، بهوضوح ثابت کرد کارگردان میتواند مخاطب خود را میخکوب کند اما او بیشتر به اصالت قصهاش وفادار است و اهل باج دادن برای شکار کوتاهمدت مخاطب نیست