✍️علی ورامینی
دبیر گروه فرهنگ هم میهن

🔹برای هر آدمی در هر شغل و کاری باشد احتمالاً روزهایی پیش خواهد آمد که به‌دلیل کار دیگر همکارانش احساس شرم کند. ما هم از این قاعده مستثنی نیستیم، چه‌بسا بیشتر از دیگر شغل‌ها و چه‌بسا هم زمانی که ما از گفتار و کردار همکاری شرم می‌کنیم، او هم همین حس را نسبت به ما داشته باشد.

🔹حقیقت دیروز وقتی عکس صفحه اول روزنامه همشهری و مطالبش درباره بازیگری را خواندم همین احساس را داشتم. سوای اینکه آن عکس و عبارت‌هایش وهن حرفه روزنامه‌نگاری بود از اینکه پول بیت‌المال صرف چنین اقدامات کین‌توزانه‌ای می‌شود حسرت عمیقی بر جانم نشست. همکاران ما در ذو‌ق‌زدگی‌شان نسبت به حکم یک بازیگر چنان عنان از کف داده‌اند که حتی اصول اولیه درست‌نویسی و کار حرفه‌ای را هم فراموش کرده‌اند.

🔹پرسش اساسی اینجاست که چنین عکس و متنی از روزنامه‌ای که با بودجه عمومی چرخش می‌چرخد و بیشتر از هر نهاد خصوصی دیگری باید به فکر تاثیر مطلبش در حوزه عمومی باشد، چه تاثیری در میان مردم خواهد داشت؟ اول از همه به فرض آنکه آن قاضی با مشورت پزشک به این نتیجه رسیده باشد که به‌زعم خودشان متهمی دارای فلان بیماری است، آیا ما این اصل بدیهی را نمی‌دانیم که بیماری هر فرد یکی از شخصی‌ترین حوزه‌های اوست و بی‌شمار دستورالعمل برای حفظ آن وجود دارد؟

🔹اینکه در دشمنی‌تان لحظه‌ای فکر نکردید با آدمی مواجه هستید که مثل شما و عزیزان‌تان احساس دارد و آبرو، حالا تنها تفاوتش این است که از شما مشهورتر است و جور دیگری می‌اندیشد، لااقل با همان کارشناسان‌تان مشورت می‌کردید که این کین‌ورزی شما با پول مردم چه عواقبی بر جامعه دارد. درنهایت اگر جای خانم صمدی بودم همان شعری را که از مولانا ابتدای متن آوردم با خودم مدام زمزمه می‌کردم و به این فکر می‌کردم که با شما در دو بانگ متفاوتم.

دیدگاهتان را بنویسید