مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:

هفته گذشته، روزنامه «واشنگتن فري‌بيکن» در گزارشي ادعا کرد «اسناد و مدارکي در دست دارد که نشان مي‌دهند «رابرت مالي» نماينده ويژه آمريکا در امور ايران احتمالاً بعضي اطلاعات و اسناد طبقه ‌بندي شده و محرمانه را به مقامات ايران يا طرفداران آنها در آمريکا تحويل مي‌داده است.» در بخشي از اين گزارش، اين نکته مورد تأکيد قرار گرفته که «رابرت مالي، با بعضي از نمايندگان وزارت ‌خارجه ايران و مقامات غيررسمي اين کشور ديدار و گفتگو کرده و اين احتمال وجود دارد که در اين ديدارها بخشي از اسناد محرمانه به مقامات ايران تحويل داده شده باشد.»

بدون سرمایه ساعتی 42 هزار تومان درآمد داشته باش!

بدون سرمایه ساعتی 42 هزار تومان درآمد داشته باش!
مشاهده
yektanet-logo-sign
تبلیغ

اين ادعاي روزنامه آمريکائي «واشنگتن فري‌بيکن» ماجراي کنار گذاشته شدن ناگهاني و بي‌سر و صداي «رابرت مالي» از نمايندگي آمريکا در امور ايران که از يک ماه قبل به يکي از موضوعات سؤال ‌برانگيز در دولت آمريکا تبديل شده است را وارد مرحله جديدي کرد. در آستانه اين اقدام دولت آمريکا درخصوص نماينده ويژه خود در امور ايران، اخباري مبني بر ناخشنودي مقامات رژيم صهيونيستي از «رابرت مالي» به رسانه‌ها راه يافته بود. با توجه به اين موضعگيري صهيونيست‌ها مي‌توان احتمال داد که اعمال نفوذ آنها يکي از عوامل غايب شدن «رابرت مالي» از صحنه باشد.

درباره اينکه نماينده ويژه آمريکا قرباني چه توطئه‌اي شده است، احتمال ديگري هم وجود دارد که بعضي منابع غيررسمي در داخل آمريکا آن را مطرح کرده‌اند. آنها مي‌گويند کاسبان تحريم، عامل اطلاع يافتن مقامات آمريکائي از تحويل اسناد و مدارک طبقه‌ بندي شده توسط «رابرت مالي» به مقامات ايراني بوده‌اند. اگر اين ادعا درست باشد به اين معناست که کاسبان تحريم همچنان در زمينه ممانعت از به نتيجه رسيدن مذاکرات براي دست‌يابي به توافق ميان ايران و آمريکا فعال هستند. تا قبل از غيبت «رابرت مالي» از صحنه، اخبار و اطلاعات زيادي در مورد نزديک شدن ايران و آمريکا به يک توافق موقت منتشر مي‌شد و هيچيک از طرفين نيز اين اطلاعات و اخبار را تکذيب نمي‌کردند. از لحظه‌اي که ماجراي غيب شدن «رابرت مالي» از صحنه پيش آمد، آمريکا درباره اين واقعه توضيحي نداده و در روزهاي اخير که ادعاي روزنامه «واشنگتن فري‌بيکن» مطرح شده، مقامات ايراني نيز واکنشي نسبت به اين ادعا نشان نداده‌اند.

با صرفنظر از ميزان انطباق اين ادعاها با واقعيت، آنچه داراي اهميت و حساسيت است و به منافع و مصالح ملت ايران مربوط مي‌شود اينست که برجام و مسائل پيراموني آن نبايد بلاتکليف بمانند. خروج آمريکا از برجام در دوران رياست ‌جمهوري ترامپ، محصول همدستي رژيم صهيونيستي، ارتجاع عرب و کاسبان تحريم با ترامپ بود که لطمه بزرگي به ملت و کشور ايران وارد کرد. دولت دوازدهم تلاش کرد در اوائل دولت بايدن اين مشکل را حل کند و برجام را احيا نمايد که توفيق زيادي هم در اين زمينه به دست آورد ولي متأسفانه اجازه به نتيجه رساندن آن تلاش موفق را نيافت و دولت سيزدهم نيز در دو سال گذشته نتوانست راه پيموده شده در دولت قبل را به نقطه پايان برساند.

ماجراي «رابرت مالي» هرچند در ابهام قرار دارد ولي از اين واقعه مي‌توان اين واقعيت آزاردهنده را فهميد که اراده‌اي وجود دارد که نمي‌خواهد مشکلات پديد آمده از بلاتکليفي سياست خارجي کشورمان برطرف شوند و مردم ايران از برزخ بحران اقتصادي نجات پيدا کنند. به نظر مي‌رسد ادامه اين وضعيت برزخي کاملاً به نفع صاحبان آن اراده جهنمي است و آنچه براي آنها اصلاً مهم نيست شرايط هر روز دشوارتر شونده زندگي اکثريت مردم ايران است، مردمي که متأسفانه شاهد امواج فزاينده مهاجرت اقشار مختلف هم‌ميهنان خود به خارج از کشور هستند.

دیدگاهتان را بنویسید