بهمن سال ۱۴۰۱ مرد ۷۰ ساله‌ای را که به‌شدت مجروح شده بود به بیمارستان منتقل کردند. پسر این مرد در شکایت به پلیس گفت:

🔹برادر همسرم و دو نفر از دوستانش این بلا را سر پدرم آورده‌اند. مدتی قبل با دختری به نام سحر ازدواج کردم اما مدام با هم اختلاف و دعوا داشتیم تا اینکه چند روز قبل همسرم با حالت قهر خانه را ترک کرد و به خانه پدرش رفت.

🔹من چند باری با او تماس گرفتم تا به خانه برگردد اما توجهی به حرف‌هایم نکرد تا اینکه برادرزنم سعید و دو نفر از دوستانش به خانه پدرم رفته و پدر ۷۰ ساله‌ام را تا حد مرگ کتک زدند و با چاقو مجروح کردند. همان موقع مادرم با من تماس گرفت و جریان را تعریف کرد من به سرعت خودم را به خانه رساندم اما آنها رفته بودند. الان پزشکان گفته‌اند امیدی به زنده ماندن پدرم ندارند.

🔹در این میان از بیمارستان خبر رسید که پیرمرد به خاطر آسیبی که به مغزش وارد شده دیگر قادر به صحبت و راه رفتن نیست. با تکمیل تحقیقات پرونده در حالی برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد که مأموران نتوانستند ردی از عروس خانواده پیدا کنند.

دیدگاهتان را بنویسید