🔹مسیر داستان سریال «گناه فرشته» خط روایی-تمثیلی‌اش در محدوده‌ «الگوی سفر قهرمان» اسطوره و دین شناس آمریکایی حرکت می کند، یعنی همان سه مرحله‌ آشنای گسست-تشرف-بازگشت.

🔹حامد باید در سیاهچاله این وقایع، خواسته و ناخواسته، در می افتاد تا جان و جهانی دوباره به دست آورد. باید که عُلقه‌ها و پیوندهای او با «حامد تهرانی»، وکیل موفق و تراز، از یک خانواده ظاهرا اشرافی، یک به یک گسسته می شد تا در دل بحران، خود واقعی خویش را دوباره بازیابی کند. درست مثل سفر یک قهرمان.

🔹«الهه‌»ای که این بار قهرمان به دیدارش نائل می شود، نه یک فرشته‌ نورانی از ماوراء، که یک دختر معمولی از طبقه‌ فقیر است که داغ ننگ یک قتل روی پیشانی اش سنگینی می کند. با این حال، یک نوع پاکی و بی‌الایشی معصومانه در وجود همین دختر متهم به قتل است که به عنوان کاتالیزور «تحول» حامد تهرانی عمل می کند.

🔹 رابطه‌ عاطفی عمیق میان پدر و دختر (با بازی نفس بازغی)، به خوبی در رابطه‌ حامد و تینا مصداق یافته و تینا در نقطه‌ اوج درام، با همه‌ شکنندگی و معصومیت و خامی، تبدیل به تکیه‌گاه روحی و عاطفی پدر می‌شود/ روز پلاس

دیدگاهتان را بنویسید