✍️رضا صایمی، منتقد سینما

🔹 در یک حرکت مازوخیستی به تماشای اختتامیه جشنواره فیلم فجر نشستم….این نه اختتامیه جشنواره فیلم که مجلس ختم سینمای ایران بود!….سینمایی چنان زوار در رفته و زوال یافته که شمایل فشل آن از دل جمعی غریبه با سینما و در سینما که آنجا جمع کرده بودند پیدا بود….

🔹میانمایه های تازه به سینما رسیده ای که از در سیاست آمده بودند تا سوداگرانه بر جای خالی بزرگان سینما تکیه بزنند، پز عالی بدهند و پوزیشن سینماگر بگیرند با سیمرغ های که دیگر بلورین نیست، دروغین است…..

🔹چیزی که در این قاب پیدا نبود هنر بود و سینما….هر چه بود ایدئولوژی بود و پروپاگاندا و شعارهای پوچ و پوشالی….وراجی های مجری پاچه خوار و شوخی های بی نمکش هم بر مضحک بودن این معرکه افزوده بود………

🔹تحمل تماشای این محفل نمایشی از شبکه نمایش دشوار بود…دندان به جگر گذاشتم تا ببینم از سینمای ایران چه باقی مانده….

🔹چیزی باقی نمانده بود جز جمعی بی ربط به هنر و سینما که آمده بودند تا مصداق این مَثَل باشند: خود گویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی!….این مجلس ختم، گواهی فوت سینمای ایران بود….سینمایی که عزتی دارد اما دیگر عزت ندارد….سینمای ایران مُرد از بس که جان و جهانش را گرفتند!

دیدگاهتان را بنویسید