یک نکتۀ آماری دربارۀ ازدواج و طلاق
اگر در یک سال یک میلیون نفر ازدواج کنند و 500 هزار نفر هم طلاق بگیرند به این معنی نیست که نصف ازدواج ها به طلاق انجامیده است. چرا که آمار تنها در قیاس با ازدواج‌های ثبت شده در همان دوره است نه کل ازدواج‌ها.
امروز و در جریان رسیدگی به یک فوریت طرح توان‌مندسازی زنان سرپرست خانوار شهر تهران در جلسه شورای شهر، خانم مریم اردبیلی مدیر کل امور بانوان شهرداری تهران گفت: «نسبت طلاق به ازدواج در شهر تهران به ۵۲ درصد رسیده و شاهد روند رو به رشد این نسبت در 10 سال گذشته هستیم و به تبع آن آمار زنان سرپرست خانوار در تهران نیز افزایش خواهد یافت».
کانال عصر ایران در تلگرام

این یادداشت دربارۀ ازدواج و طلاق نیست. نکتۀ مورد نظر این است که منظور از نسبت طلاق به ازدواج، نسبت جدایی‌ها به ازدواج‌ها در یک بازه زمانی است نه این که از هر دو ازدواج در کل ازدواج های زن و شوهرها یکی به جدایی انجامیده باشد. چون شمار طلاق‌ها به نسبت کل خانواده ها که طبعا حاصل ازدواج است همچنان زیاد نیست البته روند صعودی است و اگر 10 سال دیگر به نسبت کل ازدواج‌ها بررسی کنیم بیشتر شده است.

به عبارت دیگر اگر در یک سال یک میلیون نفر ازدواج کنند و 500 هزار نفر هم طلاق بگیرند به این معنی نیست که نصف ازدواج ها به طلاق انجامیده است. چرا که آمار تنها در قیاس با ازدواج‌های ثبت شده در همان دوره است نه کل ازدواج‌ها. شاید گفته شود در این صورت کل طلاق ها را هم باید جمع بزنیم ولی بخشی از آنها هم دوباره ازدواج می کنند و هدف از این آمارها این است که مشخص شود نقشه کلی خانواده ها چگونه است و به صورت مشخص نسبت زنان سرپرست خانوار به نسبت کل خانوارها چقدر است. این نسبت روشن‌تر و گویاتر است.

دیدگاهتان را بنویسید