خشونت: چالش اجتماعی و فردی در جامعه ایران
چه بلایی دارد سرمان میآید؟
خشونت در فضای عمومی و خصوصی ایران، به ویژه در خانهها و خیابانها، تبدیل به مسئلهای فراگیر و نگرانکننده شده است. تصویر پدر و مادری که در بازار بر سر فرزندشان دست بلند میکنند، نمونهای بارز از این واقعیت تلخ است. این ویدیو و حتی دستبهدست شدن آن، نه تنها نشاندهندهی یک حادثه فردی، بلکه بازتابی از شرایط پیچیدهی اجتماعی، اقتصادی و روانی جامعه است که به اشکال مختلف خشونت در زندگی روزمره راه مییابد.
علل گسترش خشونت: از نارضایتی تا بیثباتی اقتصادی
🔹یکی از مهمترین عواملی که به خشونت دامن میزند، نارضایتی عمومی است. وقتی افراد احساس میکنند که در جامعه از فرصتهای برابر برخوردار نیستند یا نیازهای اساسیشان، مانند تأمین مالی، بهداشت و آموزش، نادیده گرفته میشود، زمینهای برای بروز خشم و تنش فراهم میشود. این نارضایتی اجتماعی میتواند ریشه در بیثباتی اقتصادی، افزایش بیکاری و افزایش هزینههای زندگی داشته باشد که در سالهای اخیر مردم ایران به شدت آن را تجربه کردهاند.
🔹همچنین، فشارهای اقتصادی نظیر کاهش قدرت خرید، ناتوانی در تأمین مسکن و عدم امنیت شغلی باعث ایجاد نوعی از سرخوردگی و استرس دائمی در خانوادهها میشود. این فشارها اغلب به شکل خشونت درونی در خانهها یا در فضای عمومی بروز میکند. افراد تحت فشار به سرعت از حد تحمل خود عبور میکنند و با کوچکترین تحریک یا اختلافنظر، دست به خشونت میزنند.
نقش نظام سیاسی و مسئولین
🔹در کنار عوامل فردی و خانوادگی، نقش مسئولین و نظام حکمرانی در جلوگیری از گسترش خشونت بسیار حائز اهمیت است. فقدان سیاستهای حمایتی مناسب برای کاهش فقر و بیکاری، و نیز نبود ساختارهای حمایتی روانی و اجتماعی برای افراد در بحران، از جمله مواردی است که به شکل غیرمستقیم به افزایش خشونت کمک میکند. وقتی افراد نمیتوانند از خدمات مشاورهای یا روانشناختی بهرهمند شوند و امید به بهبود اوضاع در آنها کاهش مییابد، این وضعیت به بروز رفتارهای خشن دامن میزند.
🔹همچنین، در جامعهای که فضای گفتوگو و تعاملهای مثبت میان دولت و مردم ضعیف است و مشارکتهای اجتماعی در تصمیمگیریهای کلان نادیده گرفته میشود، افراد به مرور زمان احساس میکنند که صدایشان شنیده نمیشود و این احساس نادیدهانگاری خود به تشدید خشونت در رفتارهای روزمره منجر میشود.
پیامدهای خشونت در خانواده و جامعه
🔹خشونت در خانوادهها، بهویژه علیه کودکان، تاثیرات عمیقی بر ساختار روانی و شخصیتی آنها میگذارد. کودکانی که در معرض خشونت قرار میگیرند، نه تنها دچار ترس و ناامنی عاطفی میشوند، بلکه اغلب خود در آینده دست به رفتارهای خشن میزنند. خشونت در خانوادهها به سرعت به خشونت در جامعه نیز تسری مییابد و یک چرخه معیوب از خشونت را به وجود میآورد که هر نسل، آن را به نسل بعدی منتقل میکند.
🔹در سطح اجتماعی نیز، گسترش خشونت منجر به کاهش اعتماد عمومی و افزایش احساس ناامنی در میان شهروندان میشود. افراد وقتی احساس کنند که امنیت جانی و روانی آنها در فضاهای عمومی و خصوصی در خطر است، به جای تعامل و همکاری، به انزوا و خصومت روی میآورند. این مسئله میتواند به فروپاشی شبکههای اجتماعی و کاهش انسجام ملی بیانجامد.
راهکارها: از آگاهی تا اصلاح سیاستهای کلان
🔹برای مقابله با خشونت در جامعه و کاهش آن، اقدامات چندجانبه و اساسی ضروری است. افزایش آگاهیهای اجتماعی درباره پیامدهای خشونت و تقویت فرهنگ تعامل و گفتگو در خانوادهها، از جمله گامهای ابتدایی اما مهم در این مسیر است. خانوادهها نیاز دارند تا از روشهای غیرخشونتآمیز برای حل اختلافات خود استفاده کنند و از خدمات مشاوره روانشناختی بهرهمند شوند.
🔹در سطح کلان، اصلاحات اقتصادی و اجتماعی نقش مهمی در کاهش خشونت دارند. کاهش بیکاری، ایجاد فرصتهای برابر اقتصادی، و همچنین حمایت از خانوادهها در شرایط بحرانی، از جمله اقداماتی است که میتواند به بهبود وضعیت کمک کند. از طرف دیگر، حمایت از حقوق کودکان و جلوگیری از خشونت علیه آنها باید به یک اولویت ملی تبدیل شود و نظام آموزشی و قضایی کشور در این راستا گامهای جدی بردارد.
حرف آخر
🔹خشونت در جامعه ایران، به ویژه در خانهها و فضاهای عمومی، بازتابی از مشکلات عمیق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. تا زمانی که راهکارهای جامع برای حل این معضلات ارائه نشود و مسئولین نقش خود را در بهبود اوضاع اقتصادی و حمایتهای اجتماعی جدی نگیرند، چرخه خشونت همچنان به گسترش خود ادامه خواهد داد. خشونت نه تنها خانوادهها، بلکه بنیانهای اجتماعی و انسجام ملی را تهدید میکند و نیازمند توجه فوری و جدی از سوی همهی اقشار جامعه است.
✍️ نادر مرتضایی