🔹به نظر من با این شرایط نمی‌توانیم از آقای قلعه‌نویی ایراد بگیریم. ایشان تمام سعی خودش را کرد تا تیم‌ملی در قطر نتیجه دلخواه را کسب کند. مگر مربی‌ هست که بخواهد تیم تحت هدایتش ناکام و بازنده باشد؟ خیر، هیچ مربی دوست ندارد شکست تیمش را ببیند. اما در این میان ما یک مساله مهم را فراموش کرده‌ایم.

🔹 مساله‌ی مهم فوتبال ما مدیریت آن است. مدیران فوتبال ما یک دوره کوتاه بعداز ناکامی می‌روند و غیب می‌شوند و چند صباح بعد دوباره برمی‌گردیم به حضور همان نفراتی که همیشه شکست خورده‌اند!

🔹برای آقای کی‌روش احترام قائلم، اما ایشان از آسمان نیامد که مربی تیم‌ملی بشود. مدیریت فوتبال ما با این مربی قرارداد بست. آقای کی‌روش را دوست دارم، اما نتوانست به تیم‌ملی ما کمک خاصی کند. سه دوره جام‌جهانی و دو دوره جام‌ملت‌های آسیا فرصت کمی نیست، بخشی بزرگ از تاریخچه تیم ملی ایران است؛ چه موفقیتی برای تیم‌ملی به دست آورد؟ حالا کجاست که باید پاسخ‌گو باشد. متأسفانه مدیران در فوتبال ما می‌روند و یک سالی نیستند و بعد دوباره که آب‌ها از آسیاب افتاد، برمی‌گردند.

قطر با کی‌روش را ۴ بر صفر شکست دادیم، اما برابر قطر بدون کی‌روش، سه گل خوردیم و چندگل نخوردیم و تسلیم شدیم؟

🔹بله، قطر با یک تعویض به موقع و کارشناسی شده برای دومین دوره پیاپی قهرمان جام‌ملت‌ها شد. حرف من این است که در پی ناکامی‌های فوتبال‌مان کسی سراغ مدیریت فوتبال ایران نمی‌رود؟ همه یقه مربی را می‌گیرند! در سیستم باشگاه‌های‌مان هم متأسفانه همین روال را شاهد هستیم! در پی هر ناکامی اولین اتفاقی که رخ می‌دهد، مربی را عوض می‌کنیم. چرا مدیر باشگاهی که نتیجه نگرفته تغییر نمی‌کند؟! چرا بعد از ناکامی در جام‌ملت‌ها فقط سرمربی باید پاسخ‌گو باشد؟ چرا رئیس فدراسیون فوتبال پاسخ‌گو نیست و کسی ایشان را بازخواست نمی‌کند؟! آقای تاج تا الان چند دوره در فدراسیون فوتبال سمت داشته است؟ آیا برای محک زدن توان مدیریت یک نفر کافی نیست؟

دیدگاهتان را بنویسید